بار دیگر یاد دلبر می کنم
نغمه ی یابن الحسن سر میکنم
بار دیگر میرود از کف قرار
قلب من پر می کشد سوی نگار
می کنم یاد از امام منتظر
آن یگانه منجی کّل بشر
گرچه از وصفش زبانم الکن است
نام او آرامش قلب من است
نام مهدی یاد مهدی دلگشاست
بر خلایق جملگی مشکل گشاست
یاد مهدی دل منوّر می کند
شادمان قلب پیمبر می کند
یاد مهدی، یاد حق، ذکر خداست
از خدا مهدیّ قرآن کی جداست؟
یاد مهدی یاد جمله اولیاست
چون که صد آمد نود هم پیش ماست
یاد مهدی چون نشان زندگیست
کی مسیر بی ولایش بندگی است؟
خلوت اهل ولا با مهدی است
ذکر اهل معرفت یا مهدی است
گوییا این نام اسم اعظم است
هر چه یا مهدی بگویی هم کم است!
ذکر یا مهدی توانم می دهد
حق و باطل را نشانم می دهد
حق هم اکنون نزد مهدی است و بس
دم مزن ای اهل حق از هیچ کس
نزد او نور خدایی را بجو
ظلمت محض است هر کس غیر او
حضرت مهدی تمام دین ماست
دین ما ایمان ما آیین ماست
دین حق را او هم اکنون صاحب است
دم زدن از انتظارش واجب است
حضرت صاحب بود عین الحیات
هر که با مهدیست می یابد نجات
هر که شد بیگانه با صاحب زمان
او بود کافر مسلمانش مخوان!
هر که یاد مهدی قرآن نبود
از عبادت های او، او را چه سود
هر که نشناسد امام خویش را
داده بر شیطان زمام خویش را
شیعه بر این اعتقاد و باور است
هر کسی مهدی ندارد کافر است
شیعیان رسم تشیّع این نبود
باید این زنگار غفلت را زدود
شیعه ای؟ سنگین چرا گوشّت شده؟
عهد و پیمانت فراموشت شده
در ازل با او تو پیمان بسته ای
پس چرا پیمان خود بشکسته ای
شیعه مولای خودت را یاد کن
از غم هجران او فریاد کن
هیچ دانی حال مولا چون بّود
دیده اش گریان و قلبش خون بوّد
هیچ می دانی که قلبش خسته است
پشت او از بار غم بشکسته است
از پس پرده نمی آید برون
دوستانش اندک و دشمن فزون
او که ارباب تمام عالم است
من بمیرم سر به زانوی غم است
او که از سوی خدا حجت بوّد
رهسپار وادی غربت بوّد
گرچه موعود تمام انبیاست،
افتخار انبیا و اولیاست،
لیک اکنون ساکن صحرا شده
بی کس و بی یاور و تنها شده
داغدار زینب کبرا بود
اشکبار غصه ی زهرا بود
مانده خون جدّ او بی انتقام
ذوالفقارش هم کماکان در نیام
هیچ معصومی چنین مضطر نگشت
همچو مهدی دیدگانش تر نگشت
این بلا را هیچ پیغمبر ندید
این مصیبت را فقط مهدی خرید
شیعیان! مهدی غریب و بی کس است
جان مولا معصیت دیگر بس است
شیعیان! بس نیست غفلت هایمان!؟
غربت و تنهایی مولایمان
ما زخود مولای خود رانده ایم
از امام خویش غافل مانده ایم
گرچه از یُمن وجودش زنده ایم
قلب او را بارها سوزانده ایم
دست مهدی بسته از رفتار ماست
قفل زندانش همین کردار ماست
ما عبید و عبد دنیا گشته ایم
غافل از مهدی زهرا گشته ایم....
بی خبر از غصه مولا شدیم
جملگی سرگرم این دنیا شدیم
از دعا بهر فرج غافل شدیم
سخت مشغول ره باطل شدیم!
ای که داری ادعای بندگی
پاسخی داری به جز شرمندگی
غافلی از غربت مهدی اگر
گشته ای کوفی نداری خود خبر
غفلت از مولای خوبان تا به کی؟
این چنین مبهوت و حیران تا به کی؟
ای که از آل عبا دم می زنی
دم زمهدی پس چرا کم می زنی
مهدی زهرا حسینی دیگرست
آخرین معصوم نسل حیدر است
غیبت او کربلایی دیگر است
بهر شیعه ابتلایی دیگر است
کلّ عرض کربلا یعنی همین
خالی از حجت نمی ماند زمین!
شیعان « هل من معین » آید به گوش
بشنوید ای حق پرستان این سروش
کیست مهدی را کنون یاری کند
از امام خود طرفداری کند
کو بُریر و کو زهیر و کو حبیب
تا نماند مهدی زهرا غریب
کو ابوفاضل علمدار شهید
سیصد و اندی صحابی رشید
عون و جعفر، اهل ولا و درد، کیست؟
اندر این وادی غربت، مرد کیست؟
صبح عاشوراست، دین باور شوید
بر امام عصر خود، یاور شوید
اسب های رزمتان را زین کنید
کوچه های شهر را آذین کنید
می رسد از ره ولیّ کردگار
وارث حیدر، به دستش ذوالفقار
از دکتر علیهراتیان
آلانق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان قوریگل بخش مرکزی شهرستان بستانآباد واقع شدهاست.
فاصله این روستا از جاده تهران - تبریز(منطقه شیبلی) 16 کیلومتر است. از جمله روستاهای همسایه میتوان به روستاهای خیره مسجد، کر، ترکه داری،کلوک درق، الوار و زین کیش (که اکنون بعلت نبود امکانات خالی از سکنه میباشد)اشاره کرد. از نظر جغرافیایی در موقعیت کوهستانی قرار گرفته و آب و هوای فصل تابستان آن بسیار مطبوع و دلنشین است و زمستان بسیار سرد و طاقت فرسایی دارد. این روستا در کنار یک رودخانه قرار گرفتهاست که از سرچشمه آن، کوههای شیبلی (تک آلتی) میباشد. این رودخانه در نهایت به رودخانه آجی چای متصل میشود. از نظر جمعیت این روستا دارای حدود1000 خانوار و 4500 نفر جمعیت است.
از مناطق دیدنی این روستا زیارتگاه یکی از نوادگان حسن بن علی ع(امامزاده عبدالله) که در بالای کوهی مشرف بر روستا (جنوب غربی) واقع شدهاست
[مسجد خیلی قدیمی (مشهور به مسجد پایگاه) متعلق به دوره ی قاجاریه که در سال 1385 به شماره ی 17501به ثبت ملی رسیده بود :اما متاسفانه بخاطر عدم توجه مسولان شهرستان و روستا اکنون مخروبه مانده است]
[قو یون حمامی=حمام گوسفندان در فصل تابستان :زمانیکه آب زیادبودراین مکان آب جمع میکردند وگوسفندان را شستشو میدادند]
[حمام قدیمی که بخاطر عدم استفاده ومخروب بودنش به سرویس بهداشتی مسجد که جنب حمام وجود دارد تبدیل گردیده است]
[حمام عمومی=که بعدها بعلت نبود آب به باشگاه بدنسازی تبدیل شدوبعد از آن تاالان بدون استفاده مانده است]
[چمنهای خدادادی که هرکدام بیشتر از5هکتار میباشند ]
[ غارهایی که در منطقه شمال روستا جهت نگهداری دام درفصلهای سرد میباشد]
[داشلی گونی=در میان آبهای شور چشمه کوچکی است شیرین و گوارا]
[قوطور سو وی =چشمه خیلی کوچکی میباشد که هر سال به یکطرفی جریان دارد]
[آغ چشمه=قبل از چندین قرن دهکی کوچک درمنطقه ای تقریبا صاف بوده که باآمدن زلزله و گذشت زمان ازبین رفته است وتا چند سال قبل آثاری از ان وجود داشت]
[اولدره آغزی=قبل از چندین قرن دهکی کوچک بوده در دامنه کوهی که باآمدن زلزله و مهاجرت ساکنان آنجا به اطراف ازبین رفته است ولی هم اکنون قبرستانش وجود دارد]
از امکانات رفاهی این روستا میتوان به درمانگاه جدید که چندین روستا را پوشش میدهد-درمانگاه قدیمی که فعلا به ساختمان شورای حل اختلاف تبدیل شده - 5 مورد مدرسه - 7مورد مسجد که 2 مورداز آنها بعلت عدم توجه اهالی تا به الان مخروبه مانده - 2 مورد حسینیه که یکی از آنها چند سالیست مورد استفاده قرار گرفته ودیگری به تازگی در حال احداث میباشد- سالن ورزشی چند منظوره-پارک-کتابخانه- گاز شهری، تلفن، برق و جاده آسفالتی - 3 مورد خیابان اصلی[آسفالت] هرکدام به طول 3 کیلومتر ویکی هم در حال احداث میباشد نام برد:که با وجود این موارد باز هم بامشکلات زیادی همراه است که مهمترین آنها کمبود شدید آب[شرب و کشاورزی] در این روستا میباشد.
به امید رونق وطن